۱۳۹۴ خرداد ۲۱, پنجشنبه

پر رنگ ترین رنگ زندگیم

 رنگ هارو خیلی دوست دارم!، خیلی.  تو پر رنگ ترین رنگ زندگیم بودی. رنگ ها برام مثل موسیقی می مونه. می تونه نجاتم بده. شاید کمتر و کوتاهتر ولی می تونه. صبح، دوباره تا برسم فوش می دادم و گریه می کردم. هنوز، هر روز با صبح ها کنار نمیام. منتظرم، منتظر می مونم. چیزی که نمی دونم اینه که منتظر چی ام. ای کاش سفید نبودی.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از همون اول اولش

احتمالا حق انتخاب کلمه احمقانه ای بود. من اینجا به دنیا اومده بودم، اینجا جایی بود که از همه ی جاهای دیگه دنیا خیلی بیشتر نمی تونستی چیزهایی...