سکوتی آرام. پس از ولوله ی بی آرامی ها. نو شکفتن و پژمردیدن. رفت و شد. و من. ازشدت مفهوم تفهیم بی مفهوم شدن. خالی. سفید. تمام. حتا برفک هم نه. شروع. هنوز بر نشده نابر. فید این. فید اووت. پاکت قهوه ای رنگ پاکت های خام. قیچی دسته زرد. ابرهای گرما زا. درختچه ی نارشد من.
۱۳۹۴ تیر ۲۵, پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
از همون اول اولش
احتمالا حق انتخاب کلمه احمقانه ای بود. من اینجا به دنیا اومده بودم، اینجا جایی بود که از همه ی جاهای دیگه دنیا خیلی بیشتر نمی تونستی چیزهایی...
-
برای آنان که زجر می کشند و برای آنانی که زجر می کشند هیچ زخمی عمیق تر از فرو رفتن در حفره های پایانی نیست هیچ زخمی عمیق تر از زخمهایی که ا...
-
احتمالا حق انتخاب کلمه احمقانه ای بود. من اینجا به دنیا اومده بودم، اینجا جایی بود که از همه ی جاهای دیگه دنیا خیلی بیشتر نمی تونستی چیزهایی...
-
همه جای زمین پر از داس های بی دسته بود، پر از هلال های ماهی که فرو ریخته بودند، هلال های ماه به وقت خسوف که به رنگ سرخ در آمده بودند. ارتف...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر